بابلیار

مرجع خبری رسانه لاله آباد - بابل

رشد هوشمند سبز

  • ۴۱
در سال 2010 ، اتحادیه اروپا مفهوم هوشمندانه را در راهبرد جدید توسعه ده ساله اروپا 2020 به تصویب رسانید.بر اساس این راهبرد این اتحادیه بر این باور است که اروپا باید یک اقتصاد هوشمند، پایدار و همه جانبه داشته باشد و تمام سیاست ها باید به این امر مهم توجه خاصی مبذول کند.

رشد هوشمند راهبردی است که به کمک پارادایم توسعه پایدار در جهت ترویج پژوهش، نوآوری و دانش باید رشد اقتصادی منطقه ای را تضمین کند.اما این بدان معنا نیست که ما تفاوت های مناطق را در نظر نگیریم و چشم بسته به این رشد دست بزنیم. در اتحادیه اروپا رشد هوشمند برای پاسخگویی به اختلافات منطقه ای و شامل سیاست هایی برای نواوری، آموزش وپژوهش مورد توجه است حال آن که در آمریکا به سیاست های برنامه ریزی برای مقابله با توسعه فضای شهری پرداخته است.از ای رو اتحادیه اروپا رشد هوشمند امریکا را مورد تایید قرار نداده است.با این اوصاف به این نتیجه می رسیم که در اروپا رشد هوشمند برای توسعه اقتصادی است حال آنکه در امریکا تمرکز بر برنامه ریزی شهری است. مدل های رشد هوشمند باید به سیاست هایی تبدیل شوند که هم مبتنی بر مکان باشند هم مبتنی بر دانش، در این راستا اهداف سیاسیتی رشد هوشمند در اروپا علاوه بر دانش و نوآوری به ظرفیت ها و استعدادهای منطقه ای نیز کاملا بی توجه نیست.
اما در اتحادیه اروپا و جوامع غربی درباره رشد هوشمند گاهی اوقات ممکن است نگاهی غالب باشد که می تواند برای جوامع جهان سوم و مخصوصا ایران بسیار خطرناک و ویرانگر باشد.بر اساس این نظر یه بر طبق چارچوب مفهومی که سیاست های رشد هوشمند را طراحی می کند مناطق روستایی و به اصطلاح محصور و جداشده طرفیت و استعدادی از خود ندارند و نمی توانند توسعه درونی را برای خود به ارمغان بیاورند.غافل از آنکه عنصری مانند خدمات و کارآفرینی مبتنی بر مکان می تواند باعث توسعه مناطق روستایی شود.بنابراین در انجام پژوهش ها درباره رشد هوشمند در جامعه ایرانی لازم است که شاخص های این رشد مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و به طرفیت ها و استعدادهای محلی بی توجهی نشود.
همچنین نهادهای آموزشی و پژوهشی، مهارت های نیروی کار، فرهنگ، خدمات پشتیبانی، زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اساس ظرفیت های مناطق باید مورد توجه قرار بگیرند.
در ارتباط با مفهوم رشد هوشمند، در اجلاس پنجم وزیران محیط زیست و توسعه در آسیا و اقیانوس آرام در ارتباط با رشد هوشمند، رشد سبز مورد توجه قرار گرفت .این راهبرد برای دستیابی به توسعه پایدار بر مداخله در اقتصاد متمرکز شد.و این موضوع همگاری گسترده محیط زیست و توسعه اقتصادی را موجب شد.به این ترتیب کشورها می توانند یک اقتصاد سبز ایجاد کنند که در آن سرمایه گذاری در صرفه جویی در منابع و همچنین مدیریت سرمایه های طبیعی است.
بعضی از سیاستها در ارتباط با رشد هوشمند این موضوع است که چگونه دولت ها باید با تغییرات آب و هوایی مقابله کنند در حالی که رشد هوشمند داشته باشند که این امر مهم نیز امروزه مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گرفته است.
یکی از تفاوت های عمده بین رشد هوشمند و رشد پایدار را باید در دیدگاه فضایی جستجو کرد و آن به این مساله می پردازد که برای مفهوم رشد هوشمند، تفاوت های ساختاری اغلب که در سطح منطقه ای هستند مورد توجه قرار می گیرند.تفاوت های ساختاری می توانند از نظر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی برای تعیین ظرفیت سرمایه گذاری های تحقیق و توسعه و تبدیل آنها به نوآوری و رشد اقتصادی موثر باشد.
درپایان باید گفت که امروز جهان برای کشورهایی که رشد هوشمند سبز را دنبال می کنند رونق و توسعه و گرمی بازار و ایجاد شغل را تضمین می کند که این امر رفاه و سعادت مردم را به دنبال دارد.
عنایت خانمحمدی -دانش اموخته دانشگاه تربیت مدرس تهران